سلام من دوباره آمدم تا فراموش نکنم اینجا تنها جایی است که میتوانیم احساساتمان را بنویسیم.اینجا مال ماست.خیلی وقته ذوق وحس قبلا را نداری من هم به نوعی دیگر...شاید نو که آمد به بازار وبلاگ شده دل آزار...
خیلی وقته ندیدمت،نمیدانی چقدر دلتنگت هستم.گرچه از محالات است اما گاه منتهای آرزویم این است که کنارم بودی.دلتنگی ها ،فاصله ها باعث میشود خواستنی تر باشی.دوست ندارم در راه عشقمان گناه کنم.
شبها درتاریکی شب،زیر آسمان خدا،با او،با ستاره ها مناجات میکنم.با سوزی از دل آتش گرفته در فراقت به خدا میگویم من دوستش دارم.محکم هم میگویم بی آنکه پشیمان باشم.اما باز با دلی شکسته،خسته زبان بسته ی وجدانم باز میشود تا او هم سهمی در این عشق وبندگی داشته باشد.
وبا شرم وحیایی معصوم میگوید خدایا دوستش دارم اما میخواهم سرم را بالا بگیرم وبا تو بی آنکه زیر بار گناه خم گشته باشم محکم بگویم قلبم را گرفته اما من اول از تو هستم.مرا پاک خلق کردی وعشق هدیه ومخلوق توست همانطور که من مخلوقت هستم.پس نسبت به آفرینشت نمیتوانی بر من خرده بگیری اما اگر آن را آلوده وسیاه کنم ناراحت میشوی.درد دلتنگی را بر قلبم تحمل میکنم تا بی خجالت از تو بخواهم روزگار فراق را خود برایم کوتاه کنی.کاری ندارد با یک اشاره میتوانم کنارش،در آغوشش آرام گردم اما من بخاطر تو این کار را نمیکنم.
این معامله را از من قبول کن معبودا.تا گناه نکرده ام میتوانم طلبکارانه تقاضا کنم اما گنهکاری یعنی بدهکاری....طلبم مال خودت است من هیچ ندارم .پیش تو که باشد خیالم راحت است .نگهدارش باش گناه نکند تا او هم طلبکار باشد.خدایا تو خوش حسابی.امانتداری،منصفی،سخی و دور اندیشی.پس با اعتماد به تو روزهای فرقت یار را به عشق پاک تو تحمل میکنم.اما قبول کن سخت است.من انسانم.انسان یعنی فراموشکار،ناسی...پس ببخشم اگر عهدم را فراموش کردم.اصلا مگذار یادم برود.روزهای سخت را با یادش پشت سر گذاشته اما بدترین روز عمرم این است که تنهایم بگذارد.برود وفراموشم کند.آنوقت من میمانم ویک باور که دنیا مردی ندارد جز علی.
تاریخ : دوشنبه 94/4/8 | 4:11 عصر | نویسنده : | نظر
.: Weblog Themes By Pichak :.